فرض کنین یه روز اومدین خونه و حوصلهی هیچ کاری ندارین، نه حال درسخوندن دارین، نه حال اینکه کامپیوتر رو روشن کنین. خلاصه هیچ جوری پایهی هیچ کاری نیستید. خب فرض کنید در كمال حماقت تلویزیون را روشن میكنید تا یه کم سرگرم بشین. من امروز این رو امتحان کردم. اول به اخبار مهمیکه امروز اتفاق افتادهبود توجه کنید:
رییسجمهور اکوادور چون که خیلی طرفدار امریکا بود از کار برکنار شد و ملت میخوان پدرشو در بیارن. اما مهمترین خبر دیروز این بود که پلیس یه بچهی 5 سالهی سیاهپوست امریکایی را با دستبند (دستبند و سیاهپوست رو با تاکید بخونید) درمهد کودک بازداشت کرد. من نمیدونم این چهخبر احمقانهایه که توی تموم شونصد تا بخش خبری توی تیترخبرها پخش میشه. احتمالا تا چند وقت دیگه اخبار زیر را در مورد امریکاییها خواهیم داشت:
1- یک زن امریکایی که پسرخالهی شوهر عمّهجونشاینا توی سیا آبدارچی بوده، سهبار با پشت دست زد به ماتحت کودک یک سالهی سیاهپوست همسایهشون. به این دلیل که بچههه دو دفعه خودشو خیس کردهبود و گند زدهبود به لباس شب خانم همسایه. در اعتراض به این عمل وحشیانه و ددمنشانه هزاران نفر در بورکینافاسو و گواتمالا علیه امریکا تظاهرات و پرچم امریکا رو جرواجر کردند و خواستار اعمال فشار سازمانهای حقوق بشر برضد اعمال نژادپرستانهی امریکاییها شدند.
2- برق یک روستا در یکی از ایالتهای امریکا به مدت 17 دقیقه رفت و متروها از کار افتادند و پرواز هواپیماها از چند فرودگاه این روستا با تاخیر مواجه شد و ملت که خیلی عصبانی بودند ریختند تو خیابون و به خاطر بیتوجهیِ مقامات به رفاه مردم و عدم تامین امکانات اولیهی زندگی خواستار استعفای دولت بوش شدند.
3- یک نوجوون امریکایی که تحتتاثیر فیلمهای خشن هالیوودی قرار گرفتهبود با اسلحه به مدرسه رفت و دو تا از همکلاسیهاش رو با گلوله زخمیکرد. (توجهکنید که زخمیکردن دو نفر با تفنگ خیلی کار بدیه ولی کشتن 24 تا بچه8-9 ساله به فجیعترین شکل تو مملکت خودمون اصلاً مشکل خاصی نداره)
4- اسرائیلیها خانهی چند فلسطینی رو خراب و 11 نفر رو شهید کردند. 24 فلسطینی هم در یک اقدام تلافیجویانه خودشون رو بستند به موشک و پرتاب کردند طرف پایگاه اسراییلیها. در این حملهی انتحاری یک اسراییلی زخمیشد. (اون هم احتمالا تصادف کردهبوده!)
5- یک عراقی شست پاش رفت تو چشمش و تلپی خورد زمین. همهاش هم تقصیر این اشغالگرهای بیشعوره.
نتیجهگیری اخلاقی: آمریکاییها خیلی خشونتطلب و بیرحم هستند ولی ما همچنان همان گلی هستیم که بودیم.
همین جور که میبینید توی مملکت خودمون هیچ خبری نیست و همه جا امن و امان است، فقط گوجهفرنگی یهکم گرون شده.
خوب دیگهاخبار بسه، یه کم سریال نگاهکنیم. دو هفته است که داره تبلیغ سریال ریحانه رو میکنه. تا تبلیغاتشو دیدم شرط بستم که باید کار سیروس مقدم باشه. حماقت حتی از تبلیغاتش هم تو چشم میزد. من فقط میتونم پنج دقیقه از سریالهای این ابله رو ببینم، بعدش باید به مدت 18 ساعت توی دستشویی باشم (گلاب به روتون البته). پلیس جوان که یادتون هست، کپی برداری بچهگانهای بود از پسر شجاع. آدم بدهی فیلم (فکر کنم اسمش اسفندیار بود) مثل شیپورچی وقتی حرف میزد تو چشمش یه ستاره برق میزد، خبرنگاره هم همون خانم کوچولو بود، خرس مهربون و بقیه هم بودند. خلاصه بعد از 40 قسمت کش دادن ماجرا پلیسهای باهوش فهمیدند که اسفندیار خیلی آدم بدیه. البته من دو سه قسمتشو بیشتر ندیدم. بازی تهوعآور شهاب حسینی و داریوش ارجمند (کلم پیچ) را بیشتر از این نمیشد تحمل کرد. حتی فکرش رو هم که میکنم حرصم در میآد. سریال ریحانه هم اولش همینطور بود دوباره یه دختر مظلوم هست کهبابا ننهشو گم کرده و از این چرندیات. این سیروس مقدم حتی از خیابانی هم تنفرانگیزتره. دوست داشتم خودم با دستهای خودم خفهاش کنم.
تلویزین فقط یه برنامهخوب دارهاون هم پخش مستقیم فوتبال (به شرطیکه خیابانی گزارش نکنه) و 90 (عمو پورنگ هم بد نیست). انشاالله یه بار احساسات عمیقم نسبت به خیابانی رو خواهم نوشت.
گفتم سریال، یاد سریال خوشغیرت افتادم که توی عید میذاشت. من متاسفانه 10 دقیقه از قسمت اولشو دیدم. از این شعاریتر و مسخرهتر نمیشد سریال ساخت. فکر کنم اگه خطبههای نماز جمعه رو جاش پخش میكرد اثرش بیشتر بود. نمیدونم تا کی میخواهیم از امام حسین و بقیهی امامها استفادهی ابزاری کنیم (مثلا واسه وزنهبرداری)، یا سوءاستفادهی سیاسی.
خلاصه ما از این سریال نتیجه گرفتیم که امریکاییها خیلی آدمهای بیتربیت و پدرسوختهای هستند و ما گل سر سبد عالم هستیم و همچنین فهمیدیم که صدام 8 سال داشت تنهایی با ما میجنگید و مردم عراق اِندِ مظلوم و بیگناه هستند.
حدود ساعت 11 دارم از جلوی تلویزیون رد میشم، یه شیر داره بچههاشو نفله میکنه واسه اینکه شیر ماده حاضر به جفتگیری بشه!(جلّالخالق) بعدشم چند تا صحنهی دیگه که خون میپاچه بیرون و چند تا آهو لت و پار میشن. یادمه شب سال تحویل هم یه همچین برنامهی شاد و لطیف و مفرحی گذاشتهبود.
در ضمن معنی هفتهی وحدت هم اینه که یه خوانندهی کرد یعنی پیام عزیزی سالی یه بار به مدت یه هفتهاز صبح تا شب با صدای گوشخراشش تو تلویزیون جیغ و داد کنه.
نتیجهگیری انتخاباتی: قبل از رای دادن فکر کنین ممکنه تمام مملکت شبیه صدا سیما بشه، بعد به هرکی خواستین رای بدین.