شعرِ "ای که دستت میرسد کاری بکن ** زانکه از تو نیاید هیچ کار" را معنی کرده و آرایههای به کار رفته در آن را به تفکیک ذکر کنید.
--------
راهنمایی: برای درک بیشتر مسئله، به فال زیر و مفهوم عمیق آن که در ادامه میآید به شدّت دقّت کنید.
گفتم کیم دهان و لبت کامران کنند ** گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
"ظاهرا برای دستیابی به راه حل نهایی زندگی و پیدا کردن مسیر صحیح، زیاد پرس و جو میکنید. به هر کسی که میرسید میپرسید و همهی جوابها را هم اهمیت میدهید. این خوب است، اما فراموش نکنید که در نهایت این شما هستید که باید زودتر راه صحیح را انتخاب کنید و به عمل بپردازید. از بحث و جدلهای مذهبی بپرهیزید. این مسیر، شما را سرگرم میکند ولی به هدف نزدیک نمیکند. وقت شما خیلی کم است، وقت همهی ما کم است. شما به زودی پاسخ نهایی را میگیرید و راه عملی را آغاز خواهید کرد. موفق باشید."
---------
به کلّیهی کسانیکه بهترین پاسخ را بدهند یک دستگاه توالتِ فرهنگیِ سایدبایسایدِ تمامخودکار برای گند زدن هرچهبیشتر به فرهنگ و ادب این مرز و بوم، به قید قرعه و با ضمانت شش ماههی "xx سرویس" اهدا خواهد شد.
[منبع: نیازمندیهای روزنامهی جام جم (4 بهمن 86)]
پ.ن: این پست مال سه سال پیشه که به دلایل نامعلومی درفت شدهبود، راستش چند روز پیش دنبال دیوان حافظ بدون فال و تعبیرات احمقانه میگشتم که یاد این افتادم.