pelkamad
Saturday, August 25, 2007
نئو گلواژه

نارفیقانِ رفیق،
آه ای کلّه‌خرابانِ مشنگ

از چه رو می‌پرسید،
که مُخم تعطیل است
هیچ می‌دانستید،
در صفش زنبیل است؟

و چرا نیست به کفشم هرگز،
که چه می‌پندارید
یا چه می‌شنزارید
لطفاً آن زمزمه‌ی زخمی را،
از زمین بردارید

دوست دارید مرا،
که نباشد هرگز سر به تنم؟
به *َ*َم!
به سپیدیِّ دو بخشِ کفنم
و در این بحبوحه‌ی تاریخی،
من همانا نه منم

اُه! ببخشید،‌ نَمَنه؟

و چنین بود که مانا هم رفت،
لای دست پدرش
هر کس احساس کند،
که ز او رنجیده‌است
خاک بر فرق سرش

مگر آن بیچاره،
چه گُنه کرد شما را هرگز؟
می‌کشد قلبم تیر،
و دو دستم گِزگِز

دلِ من می‌سوزد
بر شما یابوئکان

که نمی‌فهمیدید،
که شقایق‌ها را،
نیست هر رابطه با گودرزی
کینه‌هایی ورزی
که ندارد سببی،
جز همان [...]مغزی!

همه ذرّاتِ وجودم متشخّص شده‌است،
یا که زَرهای وجودم همگی مِس شده‌است،
یا که بی‌حس شده‌است

بازمی‌گردم باز
و تیلیت خواهم‌کرد،
مختان را در گاز!

همه ذُرّت‌ها را
پرت خواهم‌کردن
سوی اعصابِ شما
سوی احسـاســــاتِ
مبهم و مسخره و نابِ شما

و چُنین خواهم‌خواند
با تِمی چون آواز
و به سر تا پا ناز
بــــازمی‌گــــردم بـــــــــاز


Labels:

Tuesday, August 14, 2007
Tips and Tricks 2
* هنگام نشاندنِ درخت دوستی از روی شاخه‌اش بلند شوید.

* قبل از آنکه احساس کنید به شعورتان توهین شده از داشتنش مطمئن شوید.

* اگر مدتی است هنگام نگاه‌کردن به دوردست‌ها چشم‌انداز روشنی نمی‌بینید،‌ شماره‌ی عینکتان افزایش یافته‌است.

* آیا به دنبال راهی برای زدودنِ تاریکی‌ها هستی؟‌ خُب چراغو روشن کن، احمق جون.

* اگر احساس می‌کنید خودتان را گم کرده‌اید،‌ به آقا پلیسه مراجعه کنید.

* بنی‌آدم اعضای یکدیگرند. حالا کدوم عضو، بماند!

* هر روز هزاران سیب بر زمین می‌افتد، آنچه وجود ندارد رانیِ سیب و هلو است.

* اگر کل راه‌حل‌های موجود n تا باشد و شما m راه را امتحان کرده‌اید،‌ دقیقا n-m راه باقی است.

* مسواک برای تمیز کردن دندان‌هاست، نه شانه کردن موها. (البته می‌توانید با دسته‌اش گوشتان را هم تمیز کنید.)

* لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد.

* هیچ گاه با دهانِ پُر،‌ گه‌خوری نکنید. (شرمنده، ولی نمی‌شه)

Labels:

Monday, August 06, 2007
Tips and Tricks
* برای رسیدن به موفقیت به جای اینکه خودتان را پاره کنید، دیگران را جر بدهید.

* اگر در راه انجام‌دادنِ کاری ده بار به زمین خوردید،‌ مطمئن باشید بار یازدهم هم با مغز به زمین اصابت خواهید کرد.

* اگر پس از ساعت‌ها یا شاید روزها فکر کردن قادر به حل مسئله‌ای نیستید،‌ مشکل از مغز معیوبتان است. بی‌خود تلاش نکنید.

* موقع نگاه‌کردن به افق‌های دوردست،‌ مراقب شکستنِ گردنتان باشید.

* اگر کسی دستِ دوستی به سوی شما دراز کرد،‌ از دراز کردن پایتان بپرهیزید.

* مشکلات مانند گوی‌های سنگین هستند. اگر نمی‌توانید بلندشان کنید،‌ قِلِشان بدهید. (جدی،‌ چی گفتم. ایول)

* وقتی دارید با حرارت در مورد چیزی بحث می‌کنید،‌ در واقع مشغول زر زدن هستید.

* به جای لبخند زدن به مشکلات،‌ به گور پدر زندگی قهقهه بزنید.

* هیچ‌گاه به بخت خود لگد نزنید،‌ بلکه با مشت به چانه‌اش بکوبید.

* آدم‌ها دو دسته‌اند:‌ 1. انسان‌ها 2. حیوون‌ها

Labels:

Sunday, August 05, 2007
شاهکار2
نمی‌دونم چی بگم. مدت‌ها بود از خوشحالی اشکم درنیومده‌بود. بی‌نهایت لذّت بردم از قهرمانی تیم بسکتبال. تبریک به این بازیکن‌ها و این مربّیِ خدا. نتیجه‌ی استفاده از مربی خارجی درجه یک. طرف یه چیزیه در حدّ کاپلو. چقدر هم قیافه این ترومن دوست‌داشتنیه. شعورش هم که حرف نداشت. God bless him

بازی با لبنان و قطر آخرش بود. من عاشق این مهدی کامرانی‌ام. تو بازی‌های آسیایی هم همه رو نابود کرده بود. هیچ وقت اون بازی خفنش با ژاپن یادم نمی‌ره و اون سه امتیازی ثانیه آخرش. و اون steal های کشنده‌اش. حامد حدادی هم که امروز همه رو له کرد. شوتش از زمین خودمون توی ثانیه آخر کوارتر اول که در حدّ NBA بود.هر توپی هم تو این بازی بهش دادند چپوند تو گل. چند تا دری هم واسه این فادی الخطیب گذاشت که جیگر من خنک شد.‌

مثل همیشه تیم ملی چند تا اصفهانی هم داشت. اُشین ساهاکیان،‌ جواد داوری و جابر (که البته فکر کنم کلا یه دقیقه بازی کرد)، ولی اُشین و داوری عالی بودند. آیدین و صمد نیکخواه بهرامی (که من تو کف مربوط بودن اسم‌هاشونم) و حامد آفاق هم دهن حریف‌ها رو با سه زدن صاف کرده‌بودند.

امیر امینی،‌ دورَقی و نبی‌پور هم ذخیره‌هایی بودند که تا تونستند به تیم کمک کردند و حالا ما قهرمان آسیاییم. توی بسکتبالی که با اینکه چند تا بازیکن اصلیش رو به خاطر مصدومیت از دست داده‌بود قهرمانانه جنگید و بی‌ادعا قهرمان شد. هفته پیش متنی نوشته‌بودم در مورد قلعه‌نویی عوضی و پررو که هنوز قرارش ندادم رو وبلاگ. چون می‌خواستم از این پیروزی‌ها لذت ببرم و امیدوار بودم به قهرمانی کسانی‌که تیم ملی رو واسه خودشون کوچیک نمی‌دونند. تیمی که میانگین سنّیش 23 ساله و خیلی‌هاشون همون افرادی بودند که قهرمان جوانان و امیدهای آسیا شدند. پس تا اطلاع ثانوی تو روح قلعه‌نویی (در واقع ماتحتش ناپایدار) و درود بر قهرمانان بسکتبال و والیبال.

Labels: ,