الان که نزدیک عیده، بزرگترین دلمشغولیم اینه که آیا گوگل باز هم لوگوی نوروز رو قرار میده یا نه. البته سازمان ملل هم بالاخره به حقانیت ما رای داد و نوروز رو تصویب کرد ولی خیلی میترسم که این ترکها و آسیای میانهایها نوروز رو از چنگمون دربیارن.
در واقع به شدت نگران اینم که نکنه یه کثافت از خدا بیخبری از یه گوشهکنار دنیا پیدا بشه و بخواد افتخارات ما ایرونیا رو به اسم خودش قالب کنه. پیجی هم که با نام Dear Fase-book, don't sell yourself to grass hopper eater, time waster Arabs توی فیـسبـوک ساختم، حسابی کارش گرفته و تا حالا بالای دههزار تا لایک خورده. اگه به بیستهزار برسیم، فـیسبــوک قراره لوگوش رو واسه عید عوض کنه و عکس کوروش کبیر رو جای اون آدمه بذاره.
امسال شنیدم بچههای یونی استقبال خیلی خوبی از سپندارمذگان کردن، هر چند ما کات کردهبودیم ولی فقط به خاطر بزرگداشت این روز، رفتم و یه قوطی گز و یه بسته قطاب خریدم و کادو کردم و با پیک موتوری واسهش فرستادم. راستش دارم رو یه ترانه کار میکنم که بفرستم واسه داریوش، ایشالله بتونیم پوز خلیج فارسِ اِبی رو بزنیم. مضمونش سیاسیعشقیه:
«برای وطن زنده بودن کم است
دل از عشق مردمکُشش پر غم است
از آن تکیهگاهی کزو ساختیم
دو صد کشته با یک نفس باختیم»
امیدوارم همه بتونیم یه روز دستتودست هم اینو توی ورزشگاه آزادی بخونیم.